پایگـــــاه مقاومـــــت بسیــــج حضرت علـــــی اصــــغر (ع) ابهر
*کار با خدا خستگی و دلسردی ندارد*
منوي اصلي
مطالب پيشين
موضوعـــــات سـايت
کارنامه عمليات ها
جنگ دفاع مقدس
لينک همسنگرها
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره ما

سلام این سایت توسط بسیجیان پایگاه مقاومت بسیج حضرت علی اصغر (ع) راه اندازی شده است. هدف از این سایت اطلاع رسانی از فعالیت های این پایگاه برای عموم می باشد. منتظر نظرات،انتقادات و پیشنهاد های شما عزیزان هستیم
جستجو

وصيـــت شهدا
وصيت شهدا
آرشيو مطالب
لوگوي همسنگر ها
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردي

خبرنامه وب سایت:





Alternative content


ابر برچسب ها



برچسب ها :
دو شنبه 15 ارديبهشت 1389برچسب:شهادت, ساعت 7:6

خوشا به حال آنان که پروازشان

اسیر هیچ قفس نشد

و هیچ بالی اسیر پروازشان


نساخت...

خوشا به حال آنان که


از رهایی رهیدند

و بال وبال جانشان نشد

خوشا به حال آنان که...

خوشا به حال ما، اگر شهید شویم

چند روز بعد از عملیات ، یک نفر

رو دیدم که کاغذ و خودکار

گرفته بوددستش ...

هر جا می رفت همراه خودش می برد

از یکی پرسیدم: چشه این بچه؟
گفت: آرپی جی زن بوده
توی عملیات اونقدر آرپی جی زده
که دیگه نمی شنوه باید براش بنویسی تا بفهمه

مینویسم:

گوشهایت را دادی تا ما

چشم و گوشمان باز شود

چشم و گوشمان که باز نشد

هيچ، بماند!

شرمنده ی ایثارتم شديم جوانمرد

و حال ما مختاریم! که از ولایت حمایت کنیم یا نه!

و حال ما مختاریم! تا زمانی که

صلح و صفا است از ولایت دم

بزنیم و گاه فتنه و بلا،

تقییه کنیم

و حال ما مختاریم!

چرا که زین پس دنیا به کام

نخواهد بود و اوضاع بر کسانی که از

ولایت دم می زنند

و شیعه مولا هستند سخت تر خواهد شد.

و حال ما مختاریم!

علوی باشیم، حسینی باشیم،

مهدوی باشیم یا

در کنار حرمله‌ها

بایستیم!


برچسب ها :



برچسب ها :
دو شنبه 15 ارديبهشت 1389برچسب:شهادت, ساعت 7:6

 

 

خوشا به حال آنان که پروازشان

 

   اسیر هیچ قفس نشد

  

و هیچ بالی اسیر پروازشان


نساخت...

 

خوشا به حال آنان که


از رهایی رهیدند

 

و  بال  وبال جانشان نشد

 

خوشا به حال آنان که...

 

خوشا به حال ما، اگر شهید شویم

  

 

چند روز بعد از عملیات ، یک نفر

 

 

رو دیدم که کاغذ و خودکار

 

گرفته بود دستش ...

 

هر جا می رفت همراه خودش می برد

 

 از یکی پرسیدم: چشه این بچه؟
 
 گفت: آرپی جی زن بوده
 
 توی عملیات اونقدر آرپی جی زده
 
که دیگه نمی شنوه باید براش بنویسی تا بفهمه

 

   مینویسم:

 

گوشهایت را دادی تا ما

 

چشم و گوشمان باز شود

 

              چشم و گوشمان که باز نشد

 

هيچ، بماند!

 

شرمنده ی ایثارتم شديم جوانمرد

 

 و حال ما مختاریم! که از ولایت حمایت کنیم یا نه! 

  و حال ما مختاریم! تا زمانی که

 

صلح و صفا است از ولایت دم

 

بزنیم و گاه فتنه و بلا،

  تقییه کنیم 

 

و حال ما مختاریم!

چرا که زین پس دنیا به کام

 

 نخواهد بود و اوضاع بر کسانی که از

  ولایت دم می زنند

 و شیعه مولا هستند سخت تر خواهد شد.

 

   و حال ما مختاریم!

 

علوی باشیم، حسینی باشیم،

 

مهدوی باشیم یا

 

در کنار حرمله‌ها

 

 

 بایستیم!

 

 


برچسب ها :